نخودی سوار جارو، رفته به شهر جادو

نخودی سوار جارو، رفته به شهر جادو

نخودی سوار جارو، رفته به شهر جادو

حامد پاژتار و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

کتاب مصوّر حاضر، داستانی آموزنده و تخیلی است که در قالب شعر کودکانه و برای گروه های سنّی «الف» و «ب» تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، نمایش اهمیت خانه و خانواده است. در این داستان می خوانیم: یک روز وقتی نخودی برای بازی به دشت رفته بود، ناگهان پیرمردی سوار بر جارو از پشت رنگین کمان بیرون آمد. پیرمرد برای نخودی از شهر آرزوها گفت و نخودی برای همراهی با پیرمرد مشتاق شد. نخودی به شهر آرزوها رفت؛ شهری که از شیرینی و شکلات ساخته شده بود. در شهر آرزوها، پسرک خیلی شاد بود ولی بالاخره احساس دلتنگی کرد و از پیرمرد خواست تا او را به خانه و نزد خانواده اش بازگرداند. پیام این داستان به مخاطبان این است که هیچ جایی در دنیا مانند خانه، امن و زیبا نیست.