در داستان حاضر یک بیماری ویروسی، ساختة دست بشر، دامن گیر انسان ها می شود. این بیماری کشنده که شباهت زیادی به آنفلوانزا و ذات الریه دارد، به شکل وحشتناکی انسان ها و حتی بعضی از حیوانات را از پا در می آورد و فقط عدة کمی از آن جان سالم به در می برند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشان می دهد، به دنبال انسان های زندة دیگر، سفر آغاز می کنند. مرد تاریکی که تجسّم شیطان است و از جهنم پا به زمین گذاشته است، بازماندگان را زیر نظر دارد. رمان حاضر اثر استیفن کینگ، بزرگ ترین نویسندة ژانر وحشت، در سه جلد به نام های «رویای سیاه»، «رویای بی انتها» و «رویای سپید» است. رویای بی انتها، داستان گسترش بیماری کشنده و ناکامی انسان در مبارزه با آن است. تباهی تمام جهان را فراگرفته و به نظر می رسد که نمی توان پایانی برای این مصیبت متصور شد.