ندیده بانی
عمرم اگر که خوب اگر بد گذشته است یک رودخانه است که از سد گذشته است دیگر به جبر کار ندارم که مدتی ست کار من از نباید و باید گذشته است هشتاد ضربه حکم حقیری ست محتسب دارم بزن که مستی ام از حد گذشته است
عمرم اگر که خوب اگر بد گذشته است یک رودخانه است که از سد گذشته است دیگر به جبر کار ندارم که مدتی ست کار من از نباید و باید گذشته است هشتاد ضربه حکم حقیری ست محتسب دارم بزن که مستی ام از حد گذشته است