آرزوی پردردسر
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
کتاب مصوّر حاضر، داستانی از «حکایت های پندآموز مثنوی» است که برای گروه های سنّی (ب) و (ج) تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، آشنایی با یکی از داستان های مذهبی و نکوهش داشتن آرزوهای بیهوده و ناپسند است. در این داستان می خوانیم: مرد جوان و ثروتمندی نزد «حضرت موسی(ع)» می رود از ایشان می خواهد تا آرزویش را که دانستن زبان حیوانات است را برایش برآورده سازد. آرزوی مرد برآورده می شود و هر روز زبان خروسش را می شنود که قرار است یکی از حیواناتش بمیرد. تا این که روز چهارم می فهمد روز مرگ خودش فرا رسیده است و سراسیمه به سراغ حضرت موسی(ع) می رود و کمک می خواهد. حضرت موسی(ع) قبلاً به آن مرد گفته بود که دانستن زبان حیوانات به سودش نیست، امّا مرد گوش نداده بود. مرد با گرفتن جلوی ضرر و زیانی که قرار بود به مالش بخورد، خودش سپر بلا شده بود، امّا خداوند او را به خاطر دعای حضرت موسی(ع) می بخشد و جان دوباره به او می دهد.