معرفی کتاب کوچ غریبانه اثر زهرا اسدی
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
توضیحات
با رنج ها کنار می آمدم، به سرزنش ها و خشونت هایش تن داده بودم. چرا که تنها به قاضی رفته بودم و خود را گناهکار می دانستم. غافل از این که گناه من نبود، از او بود، از مادرم...! در این تنگنا و تاریکی نگاهی مهربان، تسکین دهنده دردهایم بود. لبخندی دلنشین گرمی بخش وجود خسته ام و دستان یاریی دهنده ای تنها دل خوشی ام در لحظه های سخت زندگی. می دانستم که عاقبت او، ناجی من از گرداب غصه هاست. چه خوش خیال...! غافل از بازی سرنوشت...