راهی به رهایی: جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت

راهی به رهایی: جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت

راهی به رهایی: جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت

2.9
4 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

5

شابک
964935798X
تعداد صفحات
520
تاریخ انتشار
1388/4/22

توضیحات

        
کتاب " راهی به رهایی؛ جستارهایی در عقلانیت و معنویت" مشتمل بر 25 نوشته است که هر یک از آن ها به بخشی از مبحث «عقلانیت و معنویت» می پردازد. استاد مصطفی ملکیان، نویسنده کتاب، عقلانیت را از مؤلفه های اصلی مدرنیته می داند. به تعبیر ایشان، اگر میزان دلبستگی ما به گزاره ای، با ادله ای که در تأیید آن گزاره وجود دارد، متناسب باشد،  عقلانی عمل کرده ایم.
اما هر چند در این دوران، عقلانیت بجد مورد توجه انسان مدرن است، نباید از خاطر دور داشت که پاسداشت عقلانیت امری بس دشوار است که هشیاری و کوشایی شایسته خود را می طلبد. فراتر از این حقیقت، آنچه نویسنده این کتاب  بکرات به ما یادآور می شود، آن است که مبادا پاسداشت عقلانیت ما را از معنویت دور سازد؛
چرا  که از نظر مولف در این زمان، و با توسل به دانش تجربی، انسان بیش از هر زمان دیگر در گذشته توانمند شده است و به همین دلیل نیز بیش از هر زمان دیگر در گذشته محتاج معنویت است.قدرت عظیمی که انسان معاصر بر انجام بسیاری از امور دارد، نیازمند عاملی بازدارنده است که او را از انجام اموری که نباید به آن ها مبادرت کند، بازدارد و آن عامل بازدارنده همان معنویت است.
ملکیان در صفحه ی آغاز این کتاب تاکید می کند: «بجد و از سر صدق بر این باورم که اگر راهی به رهایی باشد، جز در جمع و تلفیق عقلانیت و معنویت و ادای حق هر یک از این دو فضیلت بزرگ نیست.»

      

لیست‌های مرتبط به راهی به رهایی: جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت

پیش رویجامعه های ماقبل صنعتی: کالبدشکافی جهان پیشامدرنبرج سکوت

سیاهه‌ی دوصد

100 کتاب

15 سال پیش «سیاهه‌ی صدتایی رمان» را نوشتم. در این فاصله‌ی پانزده ساله بیش از هزار کتاب جدی خوانده‌ام که 920 تا را شماره زده‌ام و یادداشتی ولو کوتاه نوشته‌ام درباره‌شان. بارها از من خواسته‌اند که افزونه‌ای بزنم بر سیاهه‌ی صدتایی و مثلاً سیاهه‌ی دوم را بنویسم و من همیشه بهانه آورده‌ام که هر که صد رمان بخواند، خود در رمان قریب‌الاجتهاد است و ادامه را به سلیقه‌ی تربیت‌یافته‌ی خودش انتخاب خواهد کرد. فرار از مصاحبه با همشهری جوان و پیگیری‌های مداوم خانم حورا نژادصداقت باعث شد تا قبول کنم سیاهه‌ی جدیدی بنویسم. اما این سیاهه، سیاهه‌ی دوم نیست. حتا سیاهه‌ی رمان هم نیست. در حقیقت انتخابی‌ست از به‌ترین کتاب‌هایی که در این پانزده سال خوانده‌ام. می‌خواستم به ترتیب اهمیت باشند که این ترتیب هم رعایت نشد. بیش از بیست ساعت کار مفید و پنجاه ساعت کار غیرمفید به انتخاب آثار گذراندم و حاصل‌ش شد همین «سیاهه‌ی دو صد». اما توضیحی مهم راجع به «سیاهه‌ی دو صد». تنها به رمان نپرداخته‌ام، اما به یقین می‌گویم که هیچ عنوانی هرگز از مفهوم ادبیات تهی نیست در این سیاهه. اگر دقیق‌تر بنگریم و رمان را ادبیات تعلیق بدانیم، می‌توان گفت که آن‌چه در این سیاهه آمده است حتا در سرزمین‌های دوردست از مرزهای کشور رمان، تنه می‌زند به رمان. یعنی کتاب تاریخی و مقاله‌ی بلند و حتا متن‌نامه‌های مذهبی در این سیاهه تعلیق دارند و از منظر ادبیات به آن نگاه شده است. اصح و ادق این که رمان‌نویس ام‌روز نیاز به متونی دارد که پیکره‌ی داستان را نشان بگیرد؛ پیکره‌ای که دیگر نه شخصیت است و نه فضا و نه حتا درام؛ پیکره‌ای که ذات مفهومی رمان است... همه‌ی عناوین انتخاب شده با این پیکره هم‌راستاست. «سیاهه‌ی دوصد» سیاهه‌ای است از جنس ادبیات برای رمان‌نویس... ثلث‌ش حتما سلیقه‌ی من نگارنده است اما یحتمل دوسوم‌ش مشترک است در بسیاری نگاه‌ها... خوش‌حالی دیگری دارم که نمی‌توانم پنهان‌ش کنم. پانزده سال پیش وقتی سیاهه‌ی صدتایی رمان را می‌نوشتم، دربه‌در می‌گشتم دنبال مولف فارسی‌زبان و رمان فارسی و داستان ایرانی... کم از ده درصد، رمان و داستان داخلی یافتم... تازه آن هم با اغماض... و حالا نویسنده‌گان نیمی از آثار «سیاهه‌ی دو صد» فارسی‌زبان‌ند... رضا امیرخانی، 15 اردیبهشت 1397

109