انگشتر

انگشتر

انگشتر

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

ناشر
لوزا
شابک
9789648851557
تعداد صفحات
296
تاریخ انتشار
1390/3/7

توضیحات

        «آفاق افتخار» در دانشگاه عاشق استاد ادبیات خود، «معین مشرقی» می شود. استاد مشرقی در یک خانوادة مذهبی بزرگ شده است. آن دو به همدیگر انس می گیرند و هدایایی به هم می دهند، اما روزی که آفاق همراه استاد به بیمارستان می رود، دختر عمّه معین، «سیمین» که به معین علاقه مند است، از علاقة آن دو باخبر می شود و زمینة سوء ظن و بدبینی را نسبت به آفاق مهیا می کند. معین با قضاوت زود هنگام و با بی رحمی تمام آفاق را تحقیر کرده و به او اجازة دفاع از خود را نمی دهد. 25 سال از این ماجرا می گذرد. آفاق در این مدت، رئیس دانشکده می شود و دختری به نام «توران» را به فرزندخواندگی قبول می کند و هرگز ازدواج نمی کند. معین نیز در تقاص بی رحمی خود، سختی های بی شماری را تجربه می کند. او نیز کودک بی سرپرستی به نام «کیان» را بزرگ می کند. این بار توران و کیان به طور اتفاقی با هم آشنا شده و عاشق هم می شوند. روز خواستگاری دوباره معین و آفاق رودرروی یکدیگر قرار می گیرند و حقایق و رازهایی برایشان آشکار می شود.