کتاب ، از دو افسانه ی  مصور شکل  گرفته  است . در افسانه ی  اول ، مردی  بداخلاق  که  فکر می کند روباه  مرغ  او را دزدیده  است ، روباه  را می گیرد و دُمش  را آتش  می زند. روباه  بی گناه  زوزه کشان  می دود. آیا مرد سزای  کارش  را می بیند؟ آیا روباه  زنده  می ماند؟ در افسانه ی  دوم  خرسی  در جنگل  به  دو پسربچه  حمله  می کند. پسربچه ی  لاغر از درخت  بالا می رود ولی  از ترسِ افتادن ، به  پسر بچه ی  چاق  کمک  نمی کند. آیا پسربچه ی  دوم  می تواند خودش  را نجات  بدهد؟ چگونه ؟