نیمه ی سرگردان ما
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
1
توضیحات
مردی بعد از سال ها دوری از برادر و همسر برادرش، طی نامه ای از همسر برادر خویش، خبر فوت برادرش را دریافت می کند، نامه ی تسلیتی به همسر برادرش می نویسد که بسیار رسمی و خشک است، و همسر برادر از دریافت آن منزجر می شود. همسر برادر به این نوع نگارش اعتراض می کند و مرد در جواب اعتراض، نامه ای برای او می نویسد و از دوران کودکی و نوجوانی اش سخن به میان می آورد که با برادرش گذرانده بود و علاقه ی وافری که به برادر خویش داشت و او را نیمه ی دیگر خویش می دانست. او در ادامه از علت جدایی اش از برادر صحبت می کند، کتاب حاضر از یازده داستان کوتاه تحت این عنوان تشکیل شده است: در دلم بود، دل شدگان را خبر نکرد، نیمه ی سرگردان من، ما هم کنار پنجره بودیم، همه جا ساکت بود، صبح پنج شنبه، آن روز صبح بهار، الآنه که همه شون بیان، قاب خالی، غریبه و طفلکی زری.