معرفی کتاب ریشه در عشق اثر لیلا رضایی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
خان جان کنار فرهاد ایستاده بود و با نگرانی به چشمان پر از اشک و اشتیاق فرزندش می نگریست. فرهاد زیر لب زمزمه کرد: شیوای من... هرگز تنهایت نمی گذارم. و هنگامی که خان جان به امتداد نگاه او نگریست، اشک شوق بر گونه هایش جاری شد. شیوا مقابل پله ها ایستاد و فرهاد تصویر او را در تمام نگاهش جای داد و کویر نگاهش جانی دوباره گرفت.