آب و آیینه و خاک

آب و آیینه و خاک

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

این نوشتار توصیفی است از حالات و فضای معنوی شخصیتی که هنگام وقوع زلزله بم مدتی زیر آوار مانده است. وی در این باره می گوید: "... ساعت دوازده ظهر را نشان می دهد. هنوز باورم نشده است که زیر آوار هستم. خوب که بیدار می شوم و از تحیر خارج، خود را برای نماز آماده می کنم. آب نیست اما این جا خاک برای تیمم فراوان است. باید تیمم کنم. قبله را هم می دانم. ولی نمی توانم رو به آن بایستم. چون حرکت چرخشی برایم غیر ممکن است.... تکه ای کلوخ را از کنار آوارها خارج می کنم و با مالیدن به موکت زیر پایم سطح آن را صاف می کنم و خود را مهیای نماز می کنم...".