یادداشت‌های حسین نوری (4)

          به نظرم انگیزشی ترین کتابیست که در عمرم خوانده ام. 
کتاب شرح زندگی تیمور لنگ را از زمان تولد تا زمان رسیدن به قدرت به صورت رمان درآورده است. از نظر تاریخی برخی مطالب صحیح نیست اما می توان کتاب را اقتباسی نزدیک به زندگی تیمور دانست و حالت کتاب تاریخ ندارد.
قلم احمد احرار بسیار شیواست و امکان ندارد کسی کتاب را به دست  بگیرد و از محیط اطراف غافل نشود. 
به نظر من این کتاب فوق انگیزشی می تواند جای دهها کتاب انگیزشی و موفقیت را بگیرد.
به دلیل مصاحبه احمد احرار با شاه بعد از خروج شاه از کشور این روزنامه نگار مورد بی مهری قرار گرفت و کتابهایش تجدید چاپ نشد و کتاب به سختی پیدا می شود. کتاب از انتشارات شباویز است و می توانید از سایتهایی مثل گیسوم آن را تهیه کنید.
        

          لب اللباب یعنی مغز مغزها. کتاب بسیار کم حجم و ساده ای است.به نظر من هرکس می خواهد در عرفان وارد شود همین کتاب لب اللباب و کتابهای مقالات آیت الله محمد شجاعی (انتشارات سروش) برای مطالعه کافیست. (غیر از  محمد شجاعی سخنران است).یعنی سعی کرده اند که هرچه در عرفان لازم و مهم بوده را در کتاب  بیاورند بدون مطالب اضافی. نویسنده کتاب عارف بزرگوار آیت الله محمد حسین حسینی تهرانی است که ابتدا مدرک مهندسی برق را از آلمان گرفته و سپس وارد وادی عرفان شده است. در برخی از نوشته هایش(غیر از کتابهایش) مثل مهندسین مطالب را با شکل و نمودار توضیح داده است. گل و شیره این کتاب جمله ای است که می فرمایند که :اکثر افرادی که سلطان معرفت برای آنان طلوع کرده است در دو حالت بوده است. یکی در حین تلاوت قرآن با شرایط آن. دوم از راه توسل به اباعبدالله علیه السلام.
همین جمله  کلیدی به صورت دیگر از زبان آیت الله قاضی (استاد آیت الله بهجت) در کتاب اسوه عارفان آمده است.
(به قول مرحوم دولابی تمام دعا و عبادات و نماز و غیره برای این است که تجلی الهی به ما بخورد و این همان قضیه است چون طبق حدیث خدا در کلامش تجلی کرده است ).(ریز این مسایل را در کتابی که نوشته ام و هنوز تدوین نشده است آورده ام).
باز هم در مورد مولف: همسر لبنانی شهید چمران (غاده چمران) در فیلمی ضبط شده تعریف می کند که شهید چمران همواره به من می گفت که تو به خورشید می رسی. وقتی به او می گفتم که تو برای من مثل خورشیدی می گفت که نه من در زندگی تو مثل یک شمع هستم و تو بعد از من به خورشید خواهی رسید. ایشان بعد از شهادت دکتر چمران همین کتاب لب اللباب را دیده بود و با پی جویی مرحوم آیت الله حسینی تهرانی را پیدا کرده بود و ایشان او را به شاگردی پذیرفته بود.
        

          مولف کتاب دکتر سید حسین نصر در غرب درس خوانده و تقریبا تمام انواع فلسفه و عرفانهای شرقی و غربی و بدوی را زیر و رو کرده است. در ایران هم به مدت بیست سال شاگردی علامه طباطبایی را کرده است. مدتی هم رییس دفتر فرح پهلوی بوده است. استادان مطرح فلسفه کشور اکثرا از شاگردان ایشان می باشند. علامه طباطبایی بعد از انقلاب در نامه ای اظهار خوشحالی می کند که ایشان از کوران حوادث انقلاب در امان مانده است و می فرماید که تو تنها کسی هستی که می تواند چراغ فلسفه و عرفان اسلامی را روشن نگاه دارد.
این کتاب به قول دکتر نصر چکیده و عصاره تمام معلومات ایشان می باشد. کتاب دارای متن ثقیل و  خسته کننده ای است. فقط یک جمله این کتاب کامل ترین و کاربردی ترین قسمت این کتاب است. 
((عصاره و شیره تمام عرفانها رسیدن به عالم بی صورت است)). که این جمله ایشان برای کسی که معنای آن را بفهمد یک دنیا حرف است.