یادداشت Parisa

Parisa

1402/3/7

                روایت داستانی ساده و بی فراز و نشیب ، کتاب به خوبی نشون میداد که چطور ما تحت تاثیر عقاید دیگران بزرگ میشیم و گاهی هیچ اختیاری از خودمون نداریم که خودمون رو بشناسیم... بنظرم نویسنده قصد داره بگه که اعتقادات دینی هر فرد در عملکرد اون فرد تاثیر چندانی نمی‌ذاره.بار فکری و عقیدتی که بواسطه حضور در خانواده جامعه و اجتماعاتی که بدون اختیار مجبور به تجربشون هستیم در دیدگاه ما اثر گذاری شدیدی داره چه بسا که برخی از موارد این خطوط فکری رو هم قبول نداشته باشیم ،انگار ترس از طرد شدن،مرتکب گناه شدن و مقبول نبودن،خیلی جاها ما رو ملزم میکنه انصالاتمون به هر آنچه که شاید عقل و منطق نمبپذیره رو حفظ کنیم، کتاب و نگارشش برای منی که خلاقیت و پیچیدگی رو دوست دارم، خیلی جذاب نبود البته که آثار دیگه جورج اورول برام نفیس هستن اما این کتاب خیلی هیجان زدم نکرد ولی یک مرتبه خوندنش خالی از لطف هم نیست،من نسخه ترجمه شده اثر رو خوندم اما گمونم میکنم سانسور داشت،چون هیچ اشاره ای به داستان شب حادثه ی گم شدن شخصیت اصلی نکرد و بنظرم یکم این جهش وسط داستان عجیب بود.
        

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.