یادداشت مسعود آذرباد

                خواندن و آگاهی یافتن از درون ساختاری که با آن مخالف هستی یا مدت‌هاست از انقراض و نابودی‌اش گذشته است، آن هم از دید یکی از هواداران و هواخواهان آن شکل متفاوتی دارد و حسی دیگر را به آدم منتقل می‌کند.
کتاب در خدمت تخت طاووس جز همین دسته است. این آقای پرویز راجی که خاطراتش را اینجا نوشته، قبل از آنکه آخرین سفیر ایران در انگلستان در زمان پهلوی دوم شود، رئیس دفتر نخست‌وزیر هویدا بوده و به اندازه وسعش در دستگاه پهلوی نفوذ داشته است. همینقدر بدانید که پدرش هم وزیر بهداشت منوچهر اقبال بوده است.
پرویز راجی در این خودزندگی‌نامه، بخشی از اتفاقات روزمره سفارتش را بیان کرده و چون دوران سفارتش با سال‌های بحرانی 56و57 همراه بوده، توانسته تصویر روشنی از دید یک کارمند حکومت پهلوی که از قضا هوادار سفت و سختش هم هست، از آن دوران به ما بدهد.
البته اینکه تأکید می‌کنم از دید یک هوادار، چون واقعا می‌شود میل و علاقه او به نظام شاهنشاهی و حکومت پهلوی در کتاب عیان است. چیزی هم نیست که خودش کتمان کند. او حتی در دوران بعد از انقلاب هم از تفکراتش دست برنداشت و تنها جایی که از جمهوری اسلامی ایران دفاع کرده، از انتخاب شدن سیدمحمد خاتمی در خرداد 76 به ریاست جمهوری است!
این هواداری البته برخی اوقات شکل افراطی می‌گیرد. مثلا یکی از نکات پرتکرارش، جانبداری مکارانه رادیو بی‌بی‌سی فارسی از مبارزان علیه شاه است. گویی او دارد این دیدگاه را ترویج می‌کند که حکومت انگلستان در سقوط شاه نقش جدی داشته است. این ندیدن واقعیت‌ها خب کار دست آدم می‌دهد، تعارف که نداریم!
ولی در کل کتابی هست که خواندنش برای آدم عبرت‌آموز باشد و تصویری متفاوت از زمانه و زمینه ایران در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی 57 به مخاطب می‌دهد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.