یادداشت مهدیه

مهدیه

1402/05/15

                سنگ، کاغذ، قیچی داستان زوجی رو روایت می‌کنه که برای یک آخر هفته تصمیم می‌گیرند به کلیسای بلک واتر سفر کنند تا شاید بتونند ازدواج دچار مشکل خود را نجات دهند و ما را هم با خودشون  همراه می‌کنند تا  هر دفعه با رو شدن راز یکی از  شخصیت ها دچار برگ‌ریزان  و تعجب بشیم! 
حدود دو سوم کتاب که میگذره شما متوجه حقیقتی میشید که باعث بشه کل نظام داستان شکل گرفته تو فکرتون از هم بپاشه و مجبور شید دوباره فکر کنید و بگید "چیشد؟!"
از نظر رو شدن رازهای عجیب و پایان غافلگیر کننده میشه گفت کتاب قابل قبولی بود اما کلیت داستان خیلی خاص و دوست داشتنی نبود.
فکر کنم نظریه نامحبوب: احتمالا کتابی نیست که به بقیه توصیه کنم...👀
        
(0/1000)

نظرات

جالب بود
مرسی از اشتراک نظرتون