یادداشت سیده زهرا رضایی
1403/7/27
4.5
126
میخواستم ببینم هری پاتر چند مرده حلاجه. همون پسر عینکی مو مشکی با یه صاعقه هفتی هشتی رو پیشونیش که قبلا شاید شش یا هفت سال پیش که نوجوونتر بودم تو چندتایی از فیلمهاش دیدمش. الان درست یادم نیس کدوم یکی از رفقام طرفدار پر و پاقرصش بود و با معرفی کی رفته بودم سراغش اما اینبار آگاهانه شروع کردم به خوندن کتابش. بس که تو بهخوان حرف از هری زده بودید. همونقدری که گفتید هیجان داشت و نویسنده اونقدر به جزئیات توجه کرده بود که فیلمش با همهی خوش ساخت بودن به گرد پاش نمیرسید هرچند باعث واقعی تر شدن تصورات ادم شد. چیزی که در حال حاضر نیاز دارم یه چوب دستی کار راه بندازه. که بیست و چهارساعته خونه رو برق بندازه. یه جاروی نیمبوس دو هزاره که باهاش برم بین ابرهای پف پفی چاقالو.
(0/1000)
1403/7/28
0