یادداشت Payam Mosleh
1403/8/16
4.8
1
. نیمهشبی آرام داستانی است در حوالی سال چهل و پنج و در جنگلی مرزی مابین آلمان و بلژیک، که به هیچ وجه نمیخواهد همچون داستانهای جنگ جهانی دوم به شرح وقایع بپردازد. ویلیام وارتن جنگ را پدیدهای میداند نشأت گرفته از سبعیت وسیعتری که تمدن است. و همچون اسلاوی ژیژک خشونت کنشگرانه را رفتار و خشونت سیستماتیک را جنایت میداند. وراتن همواره در مفهوم ما را به قبل عودت میدهد به پدیدارهای جنگ به اولین قصص توراتی،به دیرینه پدرکشی. هر چند جنگْ که او خود آن را در زندگی حقیقی تجربه کرده است تمام کشمکش داستان او را در بر میگیرد، اما این تمدن است که در آماج نقدهای او مینشیند. شخصیتهای داستان با نامهای استعاری چون «مادر» مردی است سی و چند ساله که ازدواج کرده و فرزندش را در بدو تولد از دست داده و «پدر» پسری است ترک تحصیل کرده که آرزوی کشیش بودن را در سر دارد و همچنین شخصیت اصلی داستان با نام «ویل نات» -نشانه نفی در زمان آینده- تنها ارجاعات نمادین نویسنده نیستند. "مکان" دگر بار به تاریخ از دست رفته انسان نقب میزند، سربازهای آمریکایی در عمارتی متعلق به دوره شکوه اروپا در قرون پیشین دیدهبانی میدهند که سرشار است از نمادهای تمدنی که هر چند توانایی خلق زیبایی را دارد اما منشی دارد که ذبح میکند. سربازان داستانهای وارتن که جملگی با نویسنده هم سرنوشت هستند ممکن است از جنگ جان سالم به در برند اما همواره در چنگال زندگی و خشونت ذاتی آن قربانی میشوند. نیمهشبی آرام چون موسیقی فیلمهای مربوط به جنگ با سنگینی آرشه نوازندگانش آرام است اما از وحشتی بزرگ خبر میدهد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.