بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت رضا هاشمی

                علیهِ عصبیت!

رمان خنجر سپید شب، داستان زندگی محمد بن ابی‌حذیفه که از قضا نسب اموی دارد و خویش عثمان و معاویه است، و محمد بن ابی‌بکر که پسر خلیفه است و در خانه امام و در کنار حسنین رشد کرده، دو تن از محبین اهل بیت می‌باشد؛ با محوریت پسر ابی‌حذیفه که بازه کوتاهی بر مصر حکومت می‌کند. 

قلم خوب نویسنده، فشارهای پیوند قوم و قبیله‌ای و از طرفی حب به اهل بیت و عدالت، و درگیری شخصیت داستان میان این دو را به نمایش گذاشته است. البته گذر سریع نویسنده از وقایع مهم تاریخی گاهی موجب ابهام در ذهن مخاطب می‌شود؛ علی‌رغم این، یک دانش تاریخی ابتدایی برای فهم داستان نیاز است. همین‌طور تحلیل چندانی از  شرایط سیاسی و فرهنگی آن دوره به چشم نمی‌خورد که احتمالا بخاطر ساده‌سازی و گسترش دادن دامنه مخاطبان کتاب است.

عمده داستان در دوران خلافت عثمان، امام علی علیه‌السلام و بعد از آن روایت می‌شود. توصیه می‌کنم برای شناخت به‌تر این بازه زمانی، کتاب الغارات را مطالعه کنید‌.

پی‌نوشت: از آن‌جا که داستان بر اساس واقعیت روایت شده و همین‌طور مربوط به یک برهه زمانی بسیار مهم از تاریخ اسلام است، این حق مخاطب است که بداند چه میزان از محتوای کتاب مستند و چه مقدار از آن تخیل نویسنده است! باید توجه داشت که نباید با این بهانه‌ها که «رمان است» و «اقتضای درام است» و... از روایت مستند فاصله گرفته یا حتی به ورطه تحریف تاریخ بیفتیم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.