یادداشت کتاب خوب
1403/2/10
«وقتی میخواستم به قم برگردم، به جوانی که روزهای اول در منزلشان به سر میبردم، پیشنهاد دادم که بعداً به قم بیاید گفت: پول ندارم. اگر کرایه راه را به من بدهید، میآیم. از آنجا تا قم با اتوبوس حدوداً دوازده ساعت راه بود. کرایۀ رفتوبرگشت را به او دادم. شب آخر یکی از جوانان روستای مجاور از من خواست به منزل آنها بروم. صبح زود حدود ده کیلو میوه از باغشان چید و به من هدیه داد! سپس هر دو برای خداحافظی و برداشتن وسایل به مسجد آمدیم...» آنچه با هم خواندیم بخشی از کتاب «لسآنجلس تا پنجره فولاد» است. کتاب مجموعهای از خاطرات روحانیون مبلغ در نقاط مختلف است. خوانندگان در این کتاب با نکات و خاطرات بدیعی از تبلیغ آشنا میشوند که در راستای وظیفۀ تبلیغ میتواند یاریرسان باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.