یادداشت فرفری موی غزل‌ساز

        عنوان کتاب، وعده‌ی یه داستان جذاب رو بهم می‌داد ولی متاسفانه، انتظاراتم برآورده نشد. در واقع این رمان، بنظرم یه جنایی متوسط بود که پایانش هم چندان نتونست نظرم رو جلب کنه.
دلیل امتیاز پایینم به این کتاب، یکی پایانش بود که بنظرم چندان جالب نبود. یکی هم کوتاه اومدن زیاد کورید در برابر کارهای خواهرش بود که به نظرم چندان منطقی به نظر نمی‌‌رسید. 
داستان در مورد دو خواهر به نام کورید و آیولاست. آیولا یه قاتل سریالیه که دوست پسرهاشو به قتل می‌رسونه. کورید که خواهر بزرگتریه، خودش رو موظف می‌دونه مواظب آیولا باشه و گندکاری ‌هاش رو بپوشونه.
آیولا که از حمایت‌های خواهرش مطمئنه، همچنان به کارهاش ادامه میده و کورید هر چند خسته شده، اما هوای خواهرش رو داره.
تا اینکه آیولا با دکتری به نام تِید آشنا میشه که همکار کوریده و کورید بهش علاقه داره. آیولا، تِید رو شیفته خودش می‌کنه و کورید به ناچار خودش رو کنار میشه. اما مدام استرس اینو داره که بلایی که سر پسرهای قبلی اومد، سر تِید هم بیاد.
آیا کورید می‌تونه از تِید در برابر خواهرش محافظت کنه؟ کورید بین عشق و خواهرش، کدوم رو انتخاب می‌کنه؟
امتیاز در گودریدز: ۳.۶۶
      
3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.