یادداشت

جامعه شناسی روحانیت ایران معاصر
        یکی از نکات اصلی مقدمه کتاب، تأکید بر این است که روحانیت اگر از کارکردهای مثبت خود آگاه نباشد و نتواند آنها را دقیق و مستدل تبیین کند، عملاً تبلیغات منفی درباره خود را تأیید کرده و اتفاقی که در نهایت روی می‌دهد، ظهور روحیه خودانتقادی منفی و از بین رفتن اعتماد به نفس و پذیرش شکست است. به‌اعتقاد نویسنده، شاید نظریه اسلام منهای روحانیت هم به‌خاطر ناآگاهی از کارکردهای مثبت روحانیت باشد، چون اگر خودآگاهی به وجوه مثبت وجود داشت، نهاد روحانیت می‌توانست نقدها و اشکالات وارد شده را هم بپذیرد و در کنار تقویت وجوه مثبت صنفی، نقاط ضعف خودش را هم اصلاح کند. نویسنده چیزی شبیه به همین حرف را در صفحه ۶۰ کتاب درباره روحانیت و نظام جمهوری اسلامی ایران بیان می‌کند و می‌گوید همان اندازه که ظهور انقلاب اسلامی فرصتی استثنایی و تاریخی برای تبلیغ اسلام در جهان است، به همان میزان و به نسبت عوارضی که به آن مبتلا می‌شود، می‌تواند به تهدید تبلیغی علیه اسلام تبدیل شود. نویسنده در اینجا در پاورقی اشاره‌ای هم به طالبان می‌کند. با این حال بیشتر تمرکز کتاب بر آسیب‌شناسی روحانیتِ قبل از انقلاب است، و برای همین هم بیشتر متکی به آراء و نظرات امام خمینی و مرتضی مطهری است.
      
1

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.