یادداشت محمدامین بارانی
1401/10/25
بررسی سیر تحول یک ایده، فکر و واژه در طول قرون متمادی و دامنه استفاده از آن مفهوم و لفظ اهمیت بسیار دارد؛ زیرا گاهی نزاعهای طول تاریخ به ویژه در مورد مفاهیم دینی ناشی از همین معنای واژههاست، برای مثال معنایی که ما امروز از «جاهلیت» در نظر داریم با معنایی که در صدر اسلام از جاهلیت مدنظر بود یکی نیست. اینکه مفاهیم و مسائل مختلفی که در قران آمده را ما همانگونه برداشت میکنیم که 1400سال پیش برداشت میشد یا به گونهای دیگر نیز اهمیت بسیار دارد. یکی از مفاهیم و واژههای كلیدی در ادبیات عرفانی ایران، مفهوم و واژه #باده است. در پژوهش حاضر، پیشینه این مفهوم در شعر عرفانی فارسی بررسی شده است. از كی در ادبیات عرفانی ما لفظ می یا باده و مترادفهای آنها، مانند خمر و مدام و شراب، به معنی عشق و عاشقی به كار رفته است؟ وقتی می یا باده در اینجا به معنای عشق باشد، در آن صورت معنای جام چیست؟ معنای ساقی و پیر باده فروش و میكده و خرابات چیست؟ نویسنده این پرسشها و پرسشهای مشابه دیگر را از دیدگاه تاریخی تحلیل کرده و سعی کرده راهی برای درک مضامین و تعبیرات استعاری زبان شعر صوفیانه _ عاشقانه پارسی بیابد. در بخشی از این کتاب چنین آمده است: «معنای #سکر از نظر #صوفیه، حالت خاصی بود که بر اثر محبت انسان نسبت به پروردگار پدید میآمد. بهطور کلی محبت یا عشق چه در معنای عرفانی و چه غیر عرفانی، مراتب و درجاتی داشت که بعضی از صوفیه از قدیم آنها را به مراتب و مراحل شرب و بادهنوشی تشبیه میکردند. اولین مرحله بادهنوشی چشیدن باده است و پس از آن نوشیدن جامهای باده یکی پس از دیگری تا جایی که شخص کاملاً مست و از خود بیخود میگردد.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.