بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت سوده عابدی

                از مقدمه شروع میکنم. این کتاب یک مقدمه آموزنده و پر از نکته از مترجم مرحوم نجف دریابندری دارد. برای مترجم‌ها و نویسنده‌ها خواندنش لازم است و  نکات خیلی خوبی درباره زبان و لحن نوشته.
داستان از زبان آقای استیونز روایت میشه. پیش خدمتی که در یک عمارت، مدیریت امور را برعهده داشته و از پس مهمانی‌های چند ده نفری بر می‌آمده.
استیونز در روزهای سفر خود برای دیدن یکی از سرخدمتکارهای قدیمی عمارت، خاطرات مهم زندگی خود را مرور می‌کند.
بیشتر این خاطرات، قسمتهایی هستند که به خانم سر خدمت‌کار مرتبط می‌شوند.
استیونز به اصطلاح از تشخصی برخوردار هست که مدام در تلاش برای حفظ چهره‌ای موجه و موقر از خودش هست. حتی زبانی که به آن صحبت می‌کند و چیزهایی که سعی می‌کند یاد بگیرد، همه برای حفظ سمت او و رسیدن به هدفش به عنوان یک پیش‌خدمت خوب است.
گرچه خواننده از دیالوگهای اطرافیان با استیونز متوجه تغییر حالت و احساسات پنهان شده‌ی او می‌شود.
روایت استیونز از دوران جنگ جهانی و لابی های پشت پرده‌ی قدرتمندان، به مسائلی اشاره می‌کند که برای اهل تاریخ، جذاب است.
کتاب در قسمتهایی ممکن است خسته کننده شود ولی وقتی کم‌کم به عنوان خواننده به عمق احساسات استیونز دست پیدا می‌کنیم، این مورد دیگر به چشم نمی‌آید.

(کتاب را همین الان تمام کردم و احساس میکنم زبان استیونز روی نوشتن من هم تاثیر گذاشته 😅)

در نهایت کتابی بود که دوستش داشتم. البته که اصلا نمی‌توانم شخصیت استیونز را هضم کنم و با او همذات پنداری کنم.

        
(0/1000)

نظرات

😍❤️
👌
Taha. b

1402/07/03

👌