یادداشت مهدی تقدمی
1402/6/22
از پایاننامههای خوب دانشکدۀ علوم اجتماعی به حساب میآد. و از آثار معدود در حوزۀ روحانیت و فقاهت. به نکتههای مهمی پرداخته. از جمله سیر تطور فتوای خمس و نظریۀ تقلید. بزرگ کتاب بیسازمان بودن متنه. بیان تاریخ کتاب واقعا گیجکننده ست. مشکل مهم بعدی به نظرم تحمیل تئوری سازمانهای وبر به متنه. که به نظر من از ابهام روششناختی میآد. نویسنده بطرز مذبوحانهای خواسته روش فوکو رو به کار بگیره(تحولات گفتاری موازی با تحولات نهادی) اما کوچکترین ارجاعی به فوکو نداره! و خواسته یه طوری نظریه بوروکراسی وبر رو در سازمان روحانیت نشون بده؛ اما تحمیل نظریه بر دادۀ تاریخی به نظر میآد! به تعبیر دیگه بدنۀ متن با نتیجهگیری منافات داره. با وجود اینکه نکتههای مهمی رو در تاریخ فقاهت و مرجعیت بیان کرده، اما نتیجۀ دیگهای گرفته. فکر میکنم اگر مقدمه و مؤخره متن رو جدا کنیم و فقط سه فصل اصلی کتاب رو بخونیم دادههای خوبی به دست بیاد. در نهایت اینکه این رساله در مقام یک «تز» دکتری نیست.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.