یادداشت Mika

Mika

Mika

1403/11/22

فراتر از ح
        فراتر از حد و مرز عاشق این کتاب هستم... اما... چرا اکثر نویسنده ها بالاخره راهی برای غمگین کردن خواننده پیدا میکنند؟این کتاب رو برای لجبازی با خودم خریدم... درحالی که شناخت بسیار کمی داشتم...ولی اینجور موقع ها شانس به من رو میکنه و بی نظیر ترین کتابها رو میخرم. خب، چی بگم؟ این پایان؟...چرا دوباره؟حس این رو دارم که یه چیزی کمه... انگار یه تیکه دیگه از وجودم رو لای کتاب دیگری جا گذاشتم و دیگر هیچوقت پس نخواهم گرفت... چرا اینقدر کوتاه بود؟ من نیاز به پانصد صفحه دیگه دارم... یا حتی بیشتر. اولش روند خیلی کندی داشت ولی به مرور خیلی روان شد...بی نهایت عاشق شخصیت آیکاری هستم، البته سفی رو هم دوست دارم. آخرش خیلی گریه کردم... یه سفر دیگه هم تموم شد ولی خیلی دلتنگم... خیلی غمگین... حتی همین الان هم دارم گریه میکنم... نمیخوام اسپویل کنم. فقط میگم بخونیدش... شاید فقط برای سرگرمی یا اتمام ریدینگ اسلامپ... اصلا هرچی... حتی اگه از ژانر فانتزی یا اساطیری بدتون میاد هم بخونید... عاشقش میشید. اخرش غمگین بود. برای من بود، ولی خب شاید برای شما اینطور نباشه. مطمئنم عاشق شخصیت قویه آیکاری و سفی میشید. 
      
143

36

(0/1000)

نظرات

megan

megan

1403/11/25

چه یادداشت عجیبی
تا حالا چنین یادداشت پر از احساساتی ندیده بودم:)
به محض اینکه تونستم پیداش کنم حتما میخونمش:)))

4