یادداشت ابوالفضل شربتی
جلد دومِ مابعدالطبیعۀ این مجموعه یازده عنوانِ فلسفی را بررسیده است: 1. بساطت (بسیط و مرکب)، 2. تعریف، 3. تمایز، 4. جنس، 5. جوهر و عرض، 6. حرکت، 7. صورت و ماده، 8. ضرورت، 9. طبیعت، 10. طبیعت کلی و طبیعت جزئی، 11. طبیعت مشترک. حجم این جلد نسبت به جلدِ پیشین هم بیشتر است. در ادامه با در نظر داشتنِ مدخلهای «طبیعت» و «طبیعت مشترک» نکاتی را میآورم، و اندکی از تفاوتهای این جلد با جلد نخست بیان میکنم. آنچه با عنوان nature در زبان انگلیسی میشناسیم در یونان باستان ابتدا با «فوسیس» مطرح میشود. از ویژگیهای زبانزدِ کتاب دقتهای ترجمهای و حتی تلفظی در پاورقی است. ابتدای هر مدخل برگردانِ عنوان به زبانهای یونانی، لاتینی، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی آورده شده. و کارِ زیباتر اینکه آخر کتاب به تمام این زبانها برگردان به فارسی دارد. حجیمترین واژهنامهها غالباً آلمانی و لاتین است. حُسنِ این واژهنامهها اینست که برای هر واژه یک برگردان بیشتر نیاورده است. برای کسانی که در زمینههای مرتبط با این زبانها پژوهش میکنند یا با ترجمهای از این زبانها سروکار دارند این واژهنامهها بسیار مفید است (خودم در بخشی از پایاننامهام، که با متون لاتین سروکار داشتم، این برگردانها در واژهنامههای این سه جلد بسیار به کارم آمد). از برگردانها که بگذریم، در یونان باستان با پیگیریِ واژۀ «فوسیس» و دگرگونیِ معناییِ آن آغاز میشود. فوسیس یکی از واژگانی است که برای یونان بسیار مطرح بوده، ازاینرو این بخش بسیار گسترده و پر از دگرگونی است. این گستردگی تنها در علم طبیعت نیست، بلکه پای اخلاق و سیاست و معرفتهای دیگر هم به میان میآید. برای کسانی که به سرچشمۀ واژهها علاقه دارند علاوهبر روندِ کلیِ مدخلها پدیداری و دگرگونیِ واژهها در یونان سودمند و جالب خواهد بود؛ شبیه این دگرگونی را در دورههای بعد کمتر میبینیم، چون معنا به سمت زمینۀ مشخصی هدایت شده است. پس از عهد باستان، واژهها و مفاهیم فلسفی در قرون وسطی، بهسبب دورۀ زمانیِ طولانی، بیشترین تطورات را به خود دیده است. علاوهبر ده دوازده قرن زمان، غرب در این دوره بیشترین برخورد را با دیگر اندیشهها داشته است. ورود اندیشههای مسلمانان، خصوصاً ابنسینا و ابنرشد، بارزترینشان است. برای نمونه در مدخل «طبیعت مشترک» آموزۀ «کلی طبیعی» ابنسینا مطرح میشود. اینجا باید اشاره کنم که این فرهنگنامه حیاتِ واژگان فلسفی را در عالمِ غرب پی میگیرد و مطلقاً به سنت اسلامی نمیپردازد. اگر هم اشارهای به فیلسوفانِ مسلمان دارد از جهتِ ردپای آنها در اندیشۀ مغربزمین دارد. حضور فیلسوفانِ مسلمان در این مجموعه البته حضوری نیست که انتظار داشته باشیم، چراکه، برای نمونه، آنها با ابنسینای قرون وسطی سروکار دارند، نه ابنسینایی که امروزه از متون تصحیحشدهاش میشناسیم. و بهاحتمالزیاد، بدانید که انتقال کسی مثل ابنسینا به قرون وسطی انتقالی ناقص بوده است، یعنی تنها بخشهای اندکی از حکمتِ او به لاتین درآمد. پس از قرون وسطی غالباً حیات واژگان با دورۀ رنسانس ادامه مییابد و تا عصرِ جدید نیز میرسد. این جلد حجم کتاب بیشتر میشود، بحثها هم بهطرز نامحسوسی تخصصیتر میشود. این نکته سبب شده است که در مواردی انگشتشمار ترجمه ناکام مانده باشد و سیاقِ زبان مبدأ همچنان حضور داشته باشد.
4
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.