یادداشت زینب محمدی

قصر آبی
        این کتاب راجع به دختر 29 – 30 ساله ای بود که هنوز ازدواج نکرده بود و در این سن ازدواج نکردن در زمان آن موقع و در خانواده آنها چیزی تعجب آمیز بود که مشکلاتی  برای آن فرد به وجود می اورد .کتاب موضوع خوبی داشت ولی چون ما با شخصیت داستان فاصله سنی زیادی داشتیم مثلا دغدغه های ما و او با هم فرق داشت نگارانی هایمان متفاوت بود ، اتفاقاتی که در روز امکان دارد با ان روبرو شویم متفاوت بود و.....                                      
من این اشکال را به نویسنده یا کتاب نمی گیرم چون کتاب برای مخاطبان و افرادی که مناسب با سن آنها است نوشته شده است .
وقتی در بار اول وارد اتاق یا پرده های دیگر داستان می شد ان ها را خیلی خوب و کامل و بدون جا انداختن نکته ای برای ما توصیف می کرد و بعد از آن نسبت به چیزهایی که گفته بود در ادامه داستان نکاتی را بیان می کرد ولی به نظر من افراد را هم همان گونه که هوای آن مکان وسایل و یا چیز های دیگر را به آن دقیقی توصیف کرده بود باید توصیف می کرد من تا جایی که هنوز شخصیت اصلی که عکس اش روی جلد کتاب بود را برای من توصیف نکرده بود ؛ بعد از خواندن هر پاراگراف نگاهی به جلد صفحه کتاب می انداختم که بتوانم ماجرا را برای خودم  در ذهنم بسازم ، نویسنده که می خواهد تمام کتاب راجع او صحبت کند پس باید در سه یا چهار صفحه اول شخصیت اصلی و شخصیت هایی مانند دختر عمه . عمه و.... که ما با آنها زیاد سروکار داریم را توصیف می کرد .
کتاب تا اواسط اینقدر جذاب نبود که ما را به خواندن ادامه داستان مشتاق کند و به نظر من  حدود صد صفحه از کتاب اضافه بود و در آن چیز ها یا نکته هایی که به هیچ کار ما نمی آمد گفته شده بود و این ها باعث کسل شدن خواننده  از ادامه دادن کتاب می شود ولی در اواسط کتاب که ماجرا جانی دوباره گرفت و هیجان کتاب کمی اضافه شد و خواننده منتظر این لحظه بود خیلی خوب بود اما این نقطه اوج به نظر من کمی دیر بود و شاید افرادی تا اواسط کتاب خوانده باشد و چون شخصیت اصلی ما اتفاق یا بحران خیلی مهم یا هیجان داری را نداشته است کتاب را در جایی که شاید چند صفحه بعد از آن یه نقطه  اوج و آن چیزی که خواننده منتظر اش است رها می کنند و کنار می گذارند .
خیالات شخصیت اصلی ما در باره قصر ابی و ماجراهای آن در کتاب جالب بود و به نظر من اگر یک نکته برای زمین نگذاشتن این کتاب بود همین است که خواننده منتظر شیدن خیالات و احساسات زیبا و رویایی بود . اما در بعضی مواقع هم این خیالات اینقدر غیر واقعی می شد که ما کاملا اغراق بودن و خیال بودن آن اتفاق را متوجه می شدیم و از ان حاله ذهنی شخصیت بیرون می آمدیم .
جلد کتاب خیلی جذب کننده نبود ولی می توانست به تصویر سازی که برای شخصیت می خواهیم در ذهنمان بکنیم خیلی کمک کند و همانطور که گفتم روند داستان کمی کند بود ، مانند تصویر زیر :
و من این کتاب را برای افراد بالای شانزده  ساله  توصیه می کنم . چون خیلی بهتر می تواند حرف شخصیت اصلی را درک کند و با این کنار بیاید .
      
3

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.