یادداشت

مه زاد؛ چاه معراج

چجوری میت
        
چجوری میتونم به این مجموعه نمره بدم؟
این کتاب، قلب منو مال خودش کرده، من عاشق همه چیزشم. عاشق سیستم جادویی پیچیده و عجیبش، شخصیت های دوست داشتنی و عمیق، طرح غیر قابل پیش بینیش، فضا سازی دارک و مه آلود. چطور میتونم عاشقش نباشم؟!
این جلد رو حتی از جلد اول هم بیشتر دوست داشتم، رشد شخصیتی کاراکتر ها خیلی ملموس و واضح بود، مخصوصا وین.... وین برای همیشه قهرمان من میمونه:)
هرچند من نسبت به تک تکشون حس تعلق دارم.
الند، اسپوک، بریز، هام، کلابز، سیزد (و تیندویل عزیزم) و حتی زین... 
البته باید بهتون هشدار بدم که سندرسون خیلی بی رحمه، احتمالا اگه من شخصیتی توی این کتاب بودم زیاد دووم نمیاوردم.
پایان پیش بینی ناپذیری هم داشت که فکرشو نمی‌کردم و باعث شد مشتاق تر بشم که برم سراغ جلد بعدش، خیلی خفن بنظر میرسه.
اما فکر نکنم هرگز واقعا بتونم از این کتاب دل بکنم. من جزوی از مِه شدم، جزوی از خاکستر و دود. شاید هیچوقت نتونم یه مه زاد باشم اما بخشی از روحم توی این مجموعه بجا میذارم و هرموقع دنبال خودم گشتم، خودمو بین تار و پود مِه ردای وین، بوی سکه های فلزی، رطوبت مِه و آرامش شب پیدا میکنم:)
برای امید به کلسیر، نجات یافته هتسین که منو نجات داد.
      
178

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.