یادداشت سید حسن عمادی
1403/10/30
«شیر و خورشید»، صد و چند رباعی در مدح اسد الله (ع) و شمس الشموس (ع) رباعیات جلیل صفربیگی همیشه جذاب و خواندنی است و این مجموعه نیز از این قاعده مستثنی نیست. نکتهی قابل توجه این است که شاعر در اوصاف آسمانی مانند صاحب اختیار دنیا بودن و خلقت نوری و امثال آن -که محتوای غالب مدیحهسراییها است- محدود نمانده و بخشهایی از حیات این دو امام بزرگوار و آموزههای ایشان را نیز در شعر خود بازتاب داده است. مانند این دو رباعی: پایش برسد، خلیل هم میسوزد انگشتان عقیل هم میسوزد نزدیک شود اگر به عدل علوی بال و پر جبرئیل هم میسوزد و این رباعی رضوی: کردند اگر به مرگ محکوم تو را، دیدند غریبوار مظلوم تو را در حیرتم ای خُم شراب هشتم انگور چگونه کرد مسموم تو را؟ همچنین لحن چند رباعی از این دفتر به رباعیهای انتقادی و اجتماعی صفربیگی نزدیک میشود و این نیز یکی از برجستگیهای این اثر است: بستیم تو را دست و اسیر آوردیم دستان تو را بسته، که شیر آوردیم یک عمر زدیم تیغ بر فرق سرت حالا همه کاسههای شیر آوردیم تعبیر «شیر آوردن» در مصراع دوم که از بازی شیر یا خط آمده، نمونهای از «استفادهی تعابیر عامیانه در رباعی» است. یکی از ویژگیهای بارز رباعی چند دههی اخیر که معمولاً در رباعیات این شاعر بسیار به کار رفته است. ویژگی دیگری از سبک شعری جلیل صفربیگی که در این کتاب نیز دیده میشود، بیان طنزآمیز و تعابیر ملیح او در رباعی است. ویژگیای که شاید با توجه به قدسیت موضوع، به مذاق هر خوانندهای خوش نیاید: من دل به جواد بستهام روز حساب روزی که حسابها همه مسدود است
(0/1000)
نظرات
1403/11/16
سلام دیشب با یکی از رفقا جرعههایی از کتاب رو نوشیدیم. گوارا بود.. گفتم بیایم و تشکری بکنم بابت معرفی ((:
2
0
سید حسن عمادی
1403/11/7
0