یادداشت فاطمه معروفی

        کتاب «بادبادک‌باز» داستان جالب و پر از احساساتی است که خیلی از ما می‌تونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم. داستان درباره دو پسر به اسم‌های امیر و حسن در افغانستانه. امیر پسر یه خانواده‌ی پولدار و حسن پسر نوکر همین خانواده است. از همون ابتدا دوستی این دو تا خیلی عمیق و خاصه، ولی در عین حال پیچیده هم هست. یه اشتباه از طرف امیر باعث میشه که سرنوشت هردوشون تغییر کنه و بعدها درگیر جنگ و مهاجرت بشن.
اما این کتاب فقط یه داستان ساده نیست. بیشتر از هر چیزی، درباره احساسات پیچیده‌ی انسانیه. مثل ترس، احساس گناه، شجاعت و البته رستگاری. امیر همیشه از اون اشتباهات گذشته‌اش عذاب می‌کشه و تلاش می‌کنه تا جبرانشون کنه. همین مسیر، پر از درد و رنج و البته لحظات قشنگیه که در نهایت به آرامش می‌رسه.
این کتاب پر از اتفاقات تاریخی و اجتماعی افغانستانه که با زندگی شخصیت‌ها گره خورده. اما نکته‌ی جالب اینه که در نهایت به ما نشون میده که چطور میشه از اشتباهات گذشته درس گرفت و اون‌ها رو جبران کرد. با این که داستان تلخ و دردناک به نظر می‌رسه، در نهایت یک پیام امیدوارکننده داره: هیچ‌وقت برای تغییر دیر نیست و همیشه فرصت برای بخشش و رستگاری وجود داره.

اگه دنبال کتابی هستید که هم عمیق باشه و هم احساسات واقعی رو بشه توش پیدا کرد، «بادبادک‌باز» یکی از همون کتاب‌هاست.
      
1.3k

55

(0/1000)

نظرات

سرعت کتاب خوندن شما آدمو متحیر میکنه!
2

0

آدما گاهی برای از فرار از یه چیز دیگه و دوری از فکر و خیال، به یه چیز دیگه پناه میبرن و این روزا کتاب پناه منه، این واقعیت ماجراست 🙃

ولی خب گذروندن دوره‌های تند خوانی بی‌تاثیر نیست😁 
با کتاب بی حد و مرز جیم کوییک شروع کنید دوره‌هاشون رو هم میتونید سرچ کنید هست داخل نت بعد هم از یوتیوب کمک بگیرید
امیدوارم براتون کمک کننده باشه🤗 

3

حتما میرم سراغش. مرسی
@fatimahmrf 

1

مهسا

مهسا

1403/10/21

داستان خوبی به نظر می رسه چقدر قشنگ توصیفش کردین👌🏻
1

0

داستان غم انگیزناک و قشنگیه واقعا، حسرت میخوری از جهل ادمیت، ممنونم عزیزم🌿♥️ 

1