یادداشت
1403/8/19
باران میآمد و مردم سیل شده بودن پشت سر و کنار ضریح. با مداح «حسین... حسین... حسین جان...» میخواندند و دست تکان میدادند؛ مثل کسی که از کاروانی جا مانده و دست تکان میدهد تا او را ببینند. شاید مردم هم احساس میکردند جا ماندهاند از امام حسین. بعضی از مردم که جلوتر بودند، وقتی تریلی میرسید، تواضع میکردند و برای احترام دست روی سینه میگذاشتند. از آن جالبتر سیگاریهایی بودند که سیگارشان را زیر پا خاموش میکردند. مغازهدارها کسبشان را تعطیل کرده بودند و جلوی مغازهشان سینه میزدند. به نظرم، اگر قرار نبود ضریح برود روی قبر امام حسین در کربلا، مردم اجازه نمیدادند تریلی حرکت کند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.