یادداشت فهیمه نظری
1401/3/24
«تحلیلی از تاریخ ایران مدرن» سال ۱۳۵۹ برای نخستین بار با عنوان «نگرشی بر تاریخ ایران نوین» منتشر و در سال ۱۳۶۱ تجدید چاپ شده بود. آژند در ویرایش تازهی کتاب که البته با عنوانی تازه در سال ۱۴۰۰ منتشر شده با معلوماتی تازه و زبانی روان آن را ویرایش کرده است. وی معتقد است زمانهي این کتاب هنوز به سر نیامده و حرفهایی برای گفتن و مایههایی از تحلیل تاریخی در بر دارد. بنا به نوشتهی آژند در مقدمه، این کتاب بر تحلیل بنیان گذاشته شده و نه نقل وقایع و تنها وقایع را تا جایی روایت میکند که تحلیل در پی دارد. جوز ام. آپتن، نویسندهی کتاب، در تطبیق وقایع و به حکم قراین، باب موازنهرا از انقلاب کبیر فرانسه شروع کرده که تکانشدیدی در نظامهای سیاسی برانگیخت، فهم و درک عامه را از سیاست و اجتماع ارتقا بخشید و سر برکشیدن ناپلئون و چالش او با جهان پیرامون از نتایج آن بود. بر اساس تحلیل وی این چالش حتی دامان قاجارها را نیز گرفت و غوغای بسیار برانگیخت، جدایی از قالبهای کهن و معمولی را به چالش کشید و موجب نقد و نظر و مشاجرهی زیادی شد و تجدد در ساختارهای کهن ایران را، به ویژه پس از جنگهای ایران و روس پیش کشید. آژند در مقدمه میگوید که آپتن با بهرهگیری از اصول تحلیل تاریخی میکوشد تا ضابطههایی برای تحلیلهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیش رو نهد و با این ضابطهها، تحلیل و نقد تاریخی خود را با نکات و ملاحظات بدیع پیش ببرد. جوزف آپتن هدف خود را از نگارش این کتاب ارائهی تحلیلی از تاریخ مدرن ایران بر پایهی ویژگیهای اجتماعی آن میداند که کامیابی سیاستهای داخلی و خارجی حکومتهای متناوب را در پی داشته است. آپتن استمرار گرایش و رفتارهای مردم ایران در طی فشارهای مداوم و متناوب از خصوصیات اصلی تاریخ مدرن ایران برمیشمرد. دکتر آژند در مقدمهی کتاب نویسنده را اینطور معرفی کرده است: جوزف میسن آپتن از قرار معلوم باستانشناس بوده و از ارنست هرتسفلد، باستانشناس آلمانی، درسها آموخته است. او از اعضای هیأت باستانشناسی موزهی متروپولیتن در سالهای ۱۹۳۳-۳۴ م/ ۱۳۱۲ ش. بوده که در کنار افرادی چون والتر هاوزر و چارلز ویلکینسن به ایران میآید و در منطقهی نیشاپور به حفاری در بناهای اسلامی و تزیینات آنها پرداخته و حاصل کار را، که دربردارندهی یافتههای باستانشناسی آنهاست، در چندین کتاب میگنجاند. آپتن از این حفاریها و یافتههای باستانشناسی در کتاب «حفاریهای ایران در سال ۱۹۳۳-۳۴» گزارشی مفصل تهیه میکند. همچنین با ذوق باستانشناسی و علاقهای خاص کاتالوگی از آرشیو و یافتههای ارنست هرتسفلد فراهم میکند و علاوه بر این به تتبع دربارهی شیشهگری صدر اسلام در نیشاپور میپردازد و در یک تکنگاری دیگر منسوجات تاریخدار مصر دورهی اسلامی را در موزهی متروپولیتین به بحث میگیرد. وی دیدهها و یافتههای خود را در کتاب «مسافرت در ایران» میگنجاند و سرانجام ر سال ۱۹۶۶م فوت میکند. آپتن، در تحلیل خود از تاریخ ایران مدرن نقش روحانیان را نیز از نظر دور نداشته است. او تحلیلهایی را برای روحانیان نقشی مقابل تجددخواهی در تاریخ ایران مدرن قائلاند، اشتباه میداند و آنها را گروهی فعال در جامعهی ایرانی برای رسیدن به آمال مردم برمیشمرد. در بخشی از تحلیل او دربارهی این قشر از مردم ایران میخوانیم: روحانیان از سال ۱۳۲۰ به بعد در خط مشی سیاسی و فعالیتها چندان وحدتی با یکدیگر نداشتند. رهبران مذهبی پس از تبعید رضاشاه در کنار سلسلهی پهلوی قرار گرفتند و شاه را در دورههای حساس زندگی پشتیبانی کردند. شاه به ظاهر در انجام فرایض دینی در ملأ عام نهایت دقت و حساسیت را به کار میبرد. رهبران مذهبی در ایران با مسائل متنوع و گوناگون مواجه بودند. علاوه بر مواردی که زاییدهي دورهی رضاشاهی بود، نظیر نادیده گرفتن شریعت اسلامی و نظارت بر تعلیم و تربیت، مسائل دیگری نیز وجود داشت که از زمان جنگ ناشی میشد. یکی از این موارد، مسئلهی آزادی زنان بود که موقعیت متنفذ آنهایی را که وابسته به جامعهی تشیع بودند، تضعیف میکرد. مورد دیگر ناشی از سکولاریسم تبلیغات خارجی بود که عقیدهای را در میان ایرانیان تسری میداد مبنی بر آنکه تلقیات مخالف اسلام، جنبهی مهمی از زندگی جدی خارجیان را شکل میدهد، حتی اگر این موارد از عناصر ضروری تجدد ایرانیان محسوب نمیشد. اتخاذ تصمیم به پوشیدن حجاب و چادر با رضایت روحانیان در مقام متولیان افکار عمومی صورت گرفت و در میان عامهی مردم به منظور تامین عفت عمومی (البته نه با توجیه کامل) رواجی درخور یافت. پس از تبعید رضاشاه، بعضی از اعمال منعشدهی مذهبی که به طور سنتی نقشی مهم در حفظ حمیت مذهبی داشت، بار دیگر متداول شد. روحانیان نظارت گستردهای بر موقوفات یافتند و در تعلیم و تربیت هم تاثیری ویژه پیدا کردند. گفتنی است که تصور اینکه روحانیان به تمامی با تجدد مخالف بودند، اشتباه است. روحانیان به عنوان اعضای فعال جامعهی ایران که در آرمانها و آمال عامهی مردم مشارکت داشتند، بعضی از وجوه تجدد را با آغوش باز پذیرفتند. آنها در ملیگرایی تعصبی خاص داشتند، چون استقرار مذهب تشیع در ایران، ایرانیان را از سایر مسلمانان متمایز کرده بود. عقیدهی اصلی روحانیان این بود که در مذهب تشیع که روش زندگی را میآموزد، همچون فرقههای دیگر اسلامی، هیچ نوع تحول و تغییری به سرانجام نخواهد رسید. روحانیان شیعه در زمان ملی کردن صنعت نفت و تحولان پس از آن، روی هم رفته از ملی کردن نفت پشتیبانی کردند و ضد خارجی بودند. در این بین گروههی از تندروهای مسلمان که ترور را وسیلهی سیاسی قرار داده بودند، چندان اعتبار نیافتند و اقدامات چند تن از روحانیان خشکمسلک، متعصب و جاهطلب بر اعتبار آنها چیزی نیفزود. شماری از روحانیان نیز در برخورد با الحاد کمونیسم فعالیت داشتند. به نظر میرسید که روحاینان پس از کودتای سال ۱۳۳۲ ش/۱۹۵۳ در استانها و شهرهای اقامتی خود بیشتر درگیر مسائل مذهبی شده باشند.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.