یادداشت خانومِ رضوان🌿🪐
1403/4/12
سومین کتاب ۱۴۰۳_ سفر کوانتومی وال تنها. یه داستان معروف از یه وال تنهاست که صدای همه رو میشنوه ولی کسی صدای اون و نمیشنوه، همین باعث تنهایی و افسردگیاش میشه و یه روز یا جملهی: (اگر از این شهر برم هیچ والی دلش برام تنگ نمیشه اما اگر نرم دلم برای خودم تنگ میشه.) تصمیم به سفر کردن میکنه و اتفاقی کسی و میبینه که صداش و میشنوه و بهش میگه به سمت آب های گرم برو و داستان وال تنها از این نقطه شروع میشه. وال ها، پنگوئن ها، خرچنگ 🦀 ها، کوسه ها و... این کتاب روایتی و میگه که تو میتونی یه کوسهی قاتل باشی و همه ازت بترسن ولی به خودت افتخار کنی، خرچنگی باشی که چون خودت جرعت انجام کاری و نداری هم نوعت و که داره کاری و که تو آرزوش و داری و انجام میده تیکه تیکه کنی، به زیبایی عروس دریایی باشی و شکارچی بیرحمی باشی، یا به زشتی هشت پا باشی و قلب بزرگی داشته باشی. کتاب لذت بخشی بود. اگر اهل خط کشیدن زیر کلمات کتاب ها باشید این کتابتون پر از خط و خطوط و هایلایتر خواهد بود.* ۱۴۰۳/۱/۱۲
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.