یادداشت مهدی تقدمی

                ایدۀ اصلی بهنام در این کتاب اینست که تجدد ایران در چارچوب کشوری وابسته غیرمستعمره اتفاق افتاده است. به این معنا که ایران هیچ‌گاه تحت استعمار کشورهای فرادست قرار نگرفته و عامل نوسازی همواره دولت بوده است. از این منظر آنچه که همواره در اخذ از تمدن غربی مد نظر قرار داشته، فن و تکنیک غربی بوده و بنابراین هیچگاه بنیان فکری و فلسفی تمدن غربی مورد عنایت قرار نگرفته است. بهنام هم‌چنین تلاش دارد تا آشنایی ایرانیان با افکار تجددخواهانه را از طریق تجربۀ کشورهای منطقه نظیر عثمانی، روسیه و... بازشناسی کند و دوره‌های مختلف اصلاحات در ایران را در سایۀ تنظیمات عثمانی و اقدامات محمدعلی پاشا در مصر و... شرح دهد. نهایتا او معتقد است باید میان مفهوم تجدد و غربگرایی تمایز قائل شد؛ درحالیکه غربگرایی خودباختگی در برابر غرب و نفی هویت فرهنگی خود است، تجدد بمعنای جهانی شدن است با حفظ هویت فرهنگی خود، که اقتضای جهان امروزی است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.