یادداشت ابوالفضل شربتی
1400/9/29
بهواسطۀ مسئولیت جدیدم در مدرسه با بچهها بیشتر درگیر شدم. بعضیهایشان بیشتر ابتکار عمل را دارند، اما تعداد زیادی هم هستند که خلاقیت کمتری دارند. سعی میکردم برای شروع ایدههایی به آنها بدهم و چشمشان را به روزنههایی بگشایم. با این حال در کنار این خُرده کارها در پی افزایش دانشام در دو چیز بودم (و هستم)، یکی ایدههایی برای تعمیرِ کارکردِ مغز، یعنی چطور به کارکرد مغزشان آگاهشان کنم تا بهتر بتوانند با اختلالاتی که از مغز نشأت میگیرد مقابله کنند یا حداقل ایدههایی برای آن داشته باشند، و دوم ارائۀ راهکارهایی برای خلاقانه زیستن. وقتی این دو هدف را پی گرفتم برای خودم هم سختیِ کار کمتر شد. سعی کردم از یک سری کتاب که ایدههایی برای دو مسألۀ بالا دارند استفاده کنم. کتاب حاضر یکی از آنهاست. اگرچه کتاب پرورشِ خلاقیت را در سنین پیش از دبستان تا نیمههای دبستان پی میگیرد اما به دلایلی که در زیر میآورم همچنان کتاب خوبی است. این کتاب از یک مقدمه و سه بخش تشکیل شده. مقدمۀ آن تاریخچهای از پیدایش بحث از خلاقیت است، از مطالعات اولیۀ رویکردهای روانشناسی به خلاقیت تا سبکهای مطالعۀ شخصیت، شناخت و نحوۀ برانگیختن خلاقیت را شامل میشود. همچنین پیشینهای از خلاقیت در چارچوب اجتماعی را نیز آورده است. عنوانِ بخش اول «برنامۀ آموزش دورۀ مهدکودک و دبستان» است. این فصل در پی برساختِ برنامهای برای خلاقیت در سالهای آغازین مدرسه است. در پی اینست که روشهایی را در قالب یک برنامه ارائه کند تا خلاقیتِ خُرد در برنامۀ درسی جای گیرد. فصل دومِ این بخش به توجیه این میپردازد که چرا خلاقیت خُرد باید در برنامههای درسی دبستان قرار گیرد. فصلِ سوم نیز خلاقیت کلان را با خلاقیت خُرد مقایسه میکند و در پی اینست که وجه تمایز دیگری از خلاقیت کلان، خلاقیتی که تا پیش از نگارش کتاب در برنامههای درسیِ آمریکای دهۀ شصت به بعد جا افتاده بود، را بیان کند. «کاوش و ارزیابی خلاقیتِ خرد» عنوان بخش دوم است. این فصل مفهومِ مورد نظر کتاب را بیشتر باز میکند. توضیح میدهد که این مفهوم با هوش، تخیل، دانش عملی و مواردی دیگر گره میخورد. فصل چهارم به این مسأله میپردازد که کدام نوع هوش به خلاقیت خُرد مرتبط است. فصل پنجم به تخیل ورود پیدا میکند و نسبتِ آن و پیوندهایش با خلاقیت بررسیده میشود. فصل ششم به نسبتسنجی مفاهیمی مانند خویشتنآفرینی، حدیث نفس و کمی هم دانش عملی با مفهوم خلاقیت میپردازد. فصل هفتم رابطۀ خلاقیت و بازی را در نظر دارد. فصل هشتم، فصل آخر این بخش، ادعا میکند که پیرامون خلاقیتِ خُرد نقادانه تأمل کرده است. بخش سوم کمی به اجرای این برنامه و خلاقیت خرد در عرصۀ تعلیم و تربیت پرداخته است. این فصل، که بهکارگیری خلاقیت خرد در آموزش دورۀ ابتدایی نام دارد، مقتضیات اجرای این برنامه را بیان میکند. این کار اولاً از نظر برنامۀ درسی و ثانیاً از نظر تدریس و ارزیابی و سپس از نظر درگیری معلم با «خلاقیت» چه ملاحظاتی دارد. نکتهای که در این فصل باید به آن توجه کرد اینست که برنامههای درسیای که نویسنده بررسی میکند برنامههای درسیای از سراسر دنیاست که برای ما غیربومی است. البته با شلختگیِ برنامۀ درسی در مدارس ما بعید میدانم توصیههای کتاب چندان بیفایده باشد. بخش سوم از جهاتی مباحث متفاوتی هم دارد. در این بخش، خصوصاً در فصلهای دهم و یازدهم، به مسألۀ «روش تدریس» و «پرورش مربی» هم میپردازد، بنابراین کتاب میتواند راهنمای خوبی برای کسانی باشد که هم در پی اینند که تصویر واضحی از خلاقیت به دست آورند و هم ایدههایی داشته باشند که چگونه میتوانند آن را تدریس کنند و همچنین تدریسِ خلاقانهای داشته باشند.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.