یادداشت پرستو خلیلی

تابستان
        سلام.
این کتاب درسال 1917 توسط "ادیت وارتون" نوشته شد و در شهرهای برک‌شایر، پیتزفیلد، ماساچوست ممنوع شد.
داستان این کتاب درباره ی دختری‌ست به نام چَریتی رویال که توسط وکیلی به نام آقای رویال به فرزند خواندگی گرفته شده (البته توی کتاب ذکر شده که آقای رویال قیم چریتی بوده و به فرزند خواندگی گرفته نشده. حالا.) چریتی توی دهکده ی کوچیکی توی آمریکا زندگی میکنه، آمریکای سال1917 پس درجریان باشید که با یک رمان کلاسیک طرف هستیم. در این دهکده ی کوچیک چریتی رو به عنوان یه فرد خوش‌شانسی می‌شناسند که آقای رویال بهش لطف کرده و اون رو کوه به دهکده آورده و قیمش شده.

من این داستان رو خیلی پسندیم. راوی داستان دانای کل است و داستان شامل توصیفات زیادی‌ست. توصیفات نسبت به گفتگوها بیشتر هستند.
نویسنده ی کتاب تابستان می‌تونست داستان رو مثل کتاب های کلاسیک دیگر بنویسه، ولی ادیت وارتون چریتی رو به صورت یه سوال بزرگ برای خوانندگان طرح کرد، چریتی می‌دونست که با تمامی اهالی دهکده متفاوته، چون اون از اهالی دهکده نبود از اهالی کوه بود و هیچ‌وقت نتونست بفهمه که به کجا تعلق داره. چریتی توی این رمان نمونه ای از یک زن آزاد رو نشون میده، اون از آزادیش استفاده کرد و طعم آزاد بودن رو دوست داشت. انتخاب هایی میکرد بر اساس صلایق خودش بود نه دستورات دیگران. البته درانتهای کتاب هم خودش شاهدبود که بعضی از تصمیماتش از روی عقل گرفته نشده بود، ولی من در لحن کتاب نشانه ای پشیمانی ندیدم و مشخص بود چریتی علاوه بر یک زن آزاد، نشان دهنده ی فردی از خودگذشته هم بود.

پ.ن: دلم میخواست راوی داستان خود چریتی میبود تا بیشتر از احساساتش باخبر میشدم :)
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.