یادداشت سمیه بینا
1402/9/30
وقتی نسخه صوتی کتاب را گوش میدادم انگار پای صحبت یکی از دانشآموزان پرحرفم نشسته بودم. دانش آموزی که دلش پر است و مادری برای درددل در خانه نیست؛ او دنبال گوش بیکار و همدلی میگردد تا بار دلش را سبک کند. با وجود اینکه نویسنده آقا هستند اما لحن و زبان رمان کاملا با یک نوجوان دختر مطابقت دارد. نگرانیها، دغدغهها، حرص و جوشهای نوجوانی، حس مادرانه نسبت به برادر کوچکتر، روابط با همکلاسیها و دوستانش، رابطه با پدر و عمهاش کاملا طبیعی و باور پذیر بود و خیلی خوب در متن نشسته بود. شخصیتپردازی خوب سبب میشد تصویر هر شخص در ذهن شکل بگیرد و این مساله باعث ارتباط بهتر با رمان میشد. اما من اشارهی حتی کوتاه به خودکشی در رمان نوجوان را نمیپسندم؛ هرچند پایانش پر از امید باشد.
13
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.