یادداشت سمیرا علی‌اصغری

                راستش فقط داستانِ اولش را خواندم، بیشتر از یکبار.
کیف کردم، خیلی کیف کردم.
درباره چیزی است که وطن کم دارد، آوازی که مثلِ یک خاطره راهِ خودش را از میان تاریکی و سکوت باز می‌کند.
ایده‌ی داستان ناب و غیرتکراریست، نثرِ نویسنده و پیرنگ مثلِ دو بالِ طلایی، داستان را از سطح فراتر برده‌اند و با روح‌وروانِ آدم بازی می‌کنند.

به کارِ داستان‌کوتاه‌نویسان می‌آید و عمیق‌خوان‌ها و کنایه‌فهم‌های مجلس و وطن‌دوستان.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.