یادداشت حسنیه صالحان

                خب ...😊 بلاخره تموم شد 
خیلی خوب بود ، نویسنده فضا رو خوب توصیف می کرد . روان نوشته شده بود.
داستان درباره پسری است که همراه مادرش در برجی زندگی می کند . چند وقتی در شهرشان یعنی لندن ، اتفاقات عجیبی می افتد ، ساختمان ها خراب می شود ، آدم  های در ساختمان ها می میرند.
مادر پسر قصه‌ی ما یعنی مادر ادی بعد از حادثه‌ ای که معلوم نیست چی بوده ، دیگه از خونه بیرون نمیاد . کم کم مردم شهر اونجا رو ترک می کنند . ساختمان های بیشتری خراب میشه و خلاصه ادی و مادرش در شهر می مونن.
یه جورایی اول داستان تا اواسطش خیلی ناامید کننده است و کم کم امید به زندگی ادی بر می گرده .
به این کتاب امتیاز ۴ میدم چون دوتا ایراد داشت . یک اینکه اصلا معلوم نمیشه برای مادرش چه اتفاقی افتاده که در خونه مانده و دوم اینکه آخر داستان خیلی تو هم بود. یعنی تا آخراش کمی داستان کش دار بود که البته خوب بود ولی آخرش سریع تموم شد ، سریع حال مامانش خوب شد یه دفعه هلی کوپتر نجات رسید و یه ذره همه چی قاطی پاتی شد😁
در کل داستان زیبایی بود.🌹
        
(0/1000)

نظرات

مُحیصا

1403/02/15

حس می کنم یه جورایی اتفاق های که برای مامانه افتاده بود رو سانسور کرده بود.