یادداشت زینب هادی
1402/10/6
بسم الله الرحمن الرحیم اگر با چراغ همی میگردید گرد شهر، چون از دیو و دد ملولید و انسانتان آرزوست، پیشنهاد میکنم این کتاب و امثالش رو بخونیم آدمهایی که نه در کشوری دیگه، نه در کرهای دیگه، بلکه در روزهایی همزمان با ما زندگی کردن، ساده، بیریا، پاک، و بنده بودند و لذت بندگی کردن رو هم چشیدن خوبی کتاب خیرالنسا این است که خاطراتی حدود صدسال رو روایت میکنه، خاطراتی از دوران ظلم رضاقلدر به مردم، از دوران قحطی بزرگ، از آداب و رسوم مناطق ایران، از دوران دفاع مقدس و کمکهای مردمی پشت جبهه، حتی درباره آقای محمدتقی بهلول خیرالنسا بانوی زحمتکشی که از کودکی تا آخرین روزهای زندگی بیوقفه کار و تلاش کرده حسترش از این زندگی که از جوانیاش استفاده کرده حسرتش اینه که کاش بیشتر شبها بیدار میموند و برای جبههها خدمت میکرد جملهای که مشابهش رو از حضرت مریم خونده بودم. حضرت مریمی که نهایت عبادت و طاعت خدا بوده است میگوید حسرتش این است که بیشتر توی دنیا عبادت میکرد این کتاب رو بخونید و لذت ببرید و حال دلتون رو خوب کنید و کمتر همنشین آدمایی باشن که از زمین و زمان و دنیا و کشور مینالن و از هیچی هیچوقت راضی نیستن 1402/10/11
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.