یادداشت ama
1403/5/2
4.2
23
خب حالا تقریبا دو سه هفته از خوندن کتاب میگذره و من فکر کنم دیگه امادم راجع بهش بنویسم. توی این جلد به وضوح پیشرفتی که جولیت داشت رو دیدم،همچنان زیاد ازش خوشم نمیاد، دیدگاهم بهش درست مثل دیدگاه کنجیه! شخصیتی که نمیخواد تمرین کنه و خودش رو جمع و جور کنه و وقتی هم بهش بگی بدرد نمیخوری میشینه گریه و زاری می کنه و میگه نه به من اعتماد کنین! ولی خب به هر حال هنوز هم کاملا مشخصه که از جولیتی که توی جلد اول دیدیدم قوی تر شده و فقط کمی بیشتر به خودش تسلط داره؛ امیدوارم این تسلط و قدرت همینجوری بیشتر بشه، به هر حال بنظر میرسه اندرسون حریفی نیست که کوتاه بیاد و واقعا دردسره، علاوه بر اون مسئول قاره های دیگه هم هستن ، بخاطر همین هم با وضع الان جولیت روبروی اندرسون فقط ارونه که اسیب میبینه! و ارون وارنر توی این جلد ، خیلی برام دوست داشتنی بود و رویی ازش برامون مشخص شد که اصلا فکر نمیکردیم ببینیمش، آرونی که بخاطر یه سگ لبخند میزنه و با اون سگ بازی میکنه، آرونی که بچگی سختی داشته، آرونی که عاشق مادرشه و آرونی که مطمئنه عاشقه و برعکس ادام برای عشقش که جولیت بی لیاقت تشریف داشته باشه حاضره دنیا رو اتیش بزنه وای این مرد واقعا شخصیت مورد علاقمه. برعکس جولیت میدونه داره چیکار میکنه و قبل اینکه ادعا داشته باشه، قویه. و شخصیتش هم واقعا مرموز و جالبه. البته ماشالله توی تتو زدن هم خیلی خلاقه 🤣 و خب آرون به کنار ، شخصیت آدام، من واقعا زیاد ازش خوشم نمیاد ، مخصوصا اون اخر که تا فهمید جیمز توی خطره بیخیال جولیت شد. من اگه جاش بودم دو گروه میشدم، کی گفته که جولیت خطر مرگ نداره؟ اصلا نداشته باشه، نباید تک و تنها توی جبهه ی دشمن ول بشه، خود کنجی بدبخت هم برگاش ریخت که مگه دوست دخترت نیست این چه رفتاریه؟ میفهمم که جون داداشش و خیلی های دیگه وسط بود، ولی جولیت هرچقدر هم بی دست و پا باشه یه مهره ی حیاطی برای نقطه ی امگاعه. اسپویل ❌ و خب وقتی فهمیدم که ادام و جیمز پسر اندرسون و برادر ناتنی ارون ان، واقعا موندم، نویسنده ها چجوری که نمیتونن ادمو شوکه کنن. 😐 پایان اسپویل ❌ و همه ی این شخصیتا به کنار، کنجی، شخصیتی که به وضوح از همه بهتره و شخصیت مورد علاقم در کنار ارون، کاملا کار با قدرتش رو بلده و جبهش هم مشخصه و ادم با اراده و قوی ایه، خوب هم بلده که با هر فردی چجوری رفتار کنه، مثلا وقتی جولیت زانوی غم بغل گرفته بود برعکس بقیه که باهاش مهربون رفتار میکردن تا ناراحت نشه یه جوری رفتار کرد که به خودش بیاد و خودشو جمع و جور کنه. درسته این شوخ طبعی و کرم ریزیای کنجی خیلی ازار دهندست در مواقعی، ولی اینکه میتونه میون یه جمع از ادم های افسرده و نا امید بقیه رو خوشحال کنه و بهشون امید بده صدتای شخصیت منزوی جولیت می ارزه بنظرم. در کل شخصیت خیلی خوبیه و خب طبق یه سری قضایا، من حدس میزنم با ارون دوست بشه، نمیدونم چجوری قراره پیش بره ولی مشخصه این دو نفر باهم دوست میشن چجوریشو من نمیدونم 😂✅ در کل کتاب و قلم نویسنده به وضوح بهتر از جلد اول شده بود و روندش هم هیجانی تر بود، گرچه پایانش یکم اذیت کرد چون بدجا تموم شد، اصلا نفهمیدم اندرسون کی رفت و جولیت کی موند پیش ارون 😐 و خب اگه قرار باشه از پنج ستاره به ترجمه امتیاز بدم، چهار و نیم واقعا خوبه، حتی بعضی فحش ها هم سانسور نشده بودن و بعضی جاها به قدری بی سانسور پیش میرفت که همینطوری مونده بودم. ولی یه جاییش بود که ادام و جولیت خیلی بهم نزدیک بودن و خب مشخص بود چیکار میکردن، ولی همچنان یه مقدار نامفهوم بود طوری که ارشاد گیر نده ، ولی همین صحنه توی پادشاه پریان جلد دو بود ولی واضح تر بود و می شد فهمید چیکار میکنن، پس چهار و نیم کافیه بنظرم واسش، در کل خیلی کم سانسور داشت. در کل این جلد خیلی قشنگ بود، امیدوارم هرچه زودتر جلد سه منتشر بشه..
(0/1000)
نظرات
1403/6/26
دوست عزیز بسیار حرف های ارزنده و زیبایی زدی مچکرم که نظرت رو با ما در میون گذاشتی و بنده هم با شما کاملا موافقم به امید زودتر چاپ شدن ترجمه این مجموعه:)💚
1
0
1403/6/26
1