یادداشت ابوالفضل شربتی
1400/7/27
یکی از فروعات «زبان دین» مبحث «زبان عرفان» است. این پرسش مطرح میشود که عبارات و سخنانی که در عرفان مطرح میشود به چه صورت دلالت دارند؟ اگر منبع معرفتی عارف، بنا به مشهور، شهود است و شهود هم غیر قابل توصیف، پس آنچه عارف میگوید چه نسبتی با عالَم واقع دارند؟ مسألۀ کتاب، به طور خاص، اینست که اگر عارف از غیبت و حضور، برای نمونه، سخن میگوید دقیقاً از چه سخن میگوید. در سنت عرفانی کتابهایی مشاهده میشود که این اصطلاحات را، به قدر وسع، توضیح دادهاند. «اللُمع فی التصوفِ» سَرّاج و «التصرّف لمذهب أهل التصوف» کُلابادی از اولین نمونههای این اصطلاحنامههاست. این اثرها و آثارِ بعدیِ متاثر از آن برآنند تا این اصطلاحات را «از نظر مفهومی تحلیل» کنند. اما این نویسندگان از «کجا» این مفاهیم را تحلیل میکردند؟ به نظر میرسد مهمترین منبع آنها تجربۀ زیستۀ دینی و اخلاقیشان است. ایشان برای فهمِ برخی الفاظ و مفاهیم قرآنی رویکرد تفسیریِ خلاقانهای به تعالیم وحی داشتند، اما همتِ ایشان درونیکردنِ تعالیمِ قرآن و زیستنِ دوبارۀ حیات روحی رسول خدا (ص) بوده است. میتوان این ایده را چنین بیان کرد: «تجربۀ زیستۀ صوفی به او کمک میکند متنِ کلام مقدس را بهاجمال بفهمد، این فهم به او تجربههای معنایی جدیدتری میدهد و افقهای تازهتری از بطون کلام مقدس برای او باز میکند. به این ترتیب متنِ مقدس تجربههای زیستۀ عارف را تفسیر میکند و تجربههای عارف متنِ مقدس را؛ این دیالکتیک تجربۀ دینی را به سطوح بالاتر میبرد» (صص 4-5) این تصویر خلاصهای از شکلگیری زبانِ عرفان است. با آن میتوان تنوعِ تعابیر و تفاسیر را فهمید. همچنین میتوان دریافت که این اختلافها، بهواقع، ناشی از تنوع احوال باطنی عارفان است. کتاب حاضر آمده است چهارده اصطلاح عرفانی را معناشناسی کرده است. مقصود از معناشناسی یا دلالتشناسی تحقیق در ربط و نسبتِ زبان بهمنزلۀ نظامی از نشانهها با جهان بهمثابۀ اشیاء و مفاهیم است. بخشی از معناشناسی مطالعۀ تاریخیِ دلالتِ الفاظ است. این کتاب به مورد اخیر میپردازد. نویسنده در پی اینست که معناهای مختلف این اصطلاحات را کشف، از هم تفکیک و آنها را روشن کند. پایۀ کار او، به اذعان خود، ملهَم از دو اثر حسابشده و در اوجِ ایزوتسو، یعنی خدا در قرآن و مفاهیم اخلاقی-دینی در قرآن مجید، است، بااینحال، از شیوههای تحلیل مفهومی در فلسفۀ تحلیلی نیز استفاده کرده است. چهار مقالۀ اولِ (تعریف، تحقیق، حق و حقیقت، حکمت) به مسائلی محوری در اندیشۀ عرفانی و بلکه در دیگر شاخههای اندیشۀ اسلامی میپردازد. باقی مقالات تصویری گزیده از مراحل سیر و سلوک عرفانی از ابتدا تا انتها را تصویر میکند. در جریانِ این مقالات به بخش عمدهای از جریانِ فکری عرفانی آگاه میشویم، هر کدام گوشهای از این جریان را به ما نشان میدهد. اما آنچه سبب شده این مجموعه خواندنی باشد «روش» متفاوت آنست. نویسنده از ایزوتسو و فلسفۀ تحلیلی به بهترین صورت استفاده کرده است. استفاده از کاربردهای صوفیان و به دست آوردن معنایی کلی از این کاربردها و نیز تفکیکهای معناییِ جدید (برای مثال: علاوهبر وجودشناسانه و معرفتشناسانه، از ارزششناسانه و وظیفهشناسانه نیز سخن به میان آمده) از این قبیلاند.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.