یادداشت فاطمه خدابخشی

                
روزبه به همراه پدر و برادرش راهی سفری برای تجارت می‌شوند ولی در نیمه راه راهزنان به کاروانشان حمله می‌کنند و پدرش را به قتل رسانده و او و برادرش را از هم جدا کرده و برای فروش به عنوان برده می‌برند. با این‌حال روزبه تصمیم می‌گیرد هر طور شده است خودش را به برادر کوچکترش برساند و او را نجات دهد و ...
این داستان نوجوان روایتی شیرین و جذاب دارد که در بستر واقعه‌ی تاریخی غدیر اتفاق می‌افتد و نوجوان را با خودش همراه می‌کند. کتاب برای نوجوانان دوازده سال به بالا مناسب است و توسط انتشارات مهرستان به چاپ رسیده است. نویسنده با نثر روانش نشان داده که با دنیای نوجوانان آشناست.
قسمتی از کتاب: 
روزبه سرش را پایین انداخته‌بود و به حرف‌های آن‌ها گوش می‌داد. هر لحظه منتظر بود ابوطاهر حرفی از سام و رشید بزند. یک‌دفعه چیزی روی شانه‌اش نشست.
-پسرک نادان، تو اینجا چه می‌کنی؟
روزبه به سمت صدا برگشت. چشم‌های سیاه و خشمگین همان دختری را دید که ظهر به او خندیده بود. آب دهانش را قورت داد. ناخودآگاه دست‌هایش را بالا برد و آرام گفت...
در یک کلام اگر به داستان‌های نوجوان تاریخی و پر فراز و نشیب علاقه دارید،  یا می‌خواهید کتاب خوب و جذاب به نوجوانی هدیه بدهید، این کتاب گزینه‌ی مناسبی  است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.