یادداشت نگین بدیهی
11 ساعت پیش
3.9
121
اولین مواجههی من با کتاب آدمخواران در پی علاقه برای خواندن کتاب لاشهی لطیف آمد که دوست خوبی از این چنل پیشنهاد داد که اگر به دنبال ورژن طولانیتر و ناراحت کنندهتری از آدمخواران هستی میتوانی آن کتاب را هم بخوانی. من هم که یک نیروی محرک درونی، همیشه سوقم میدهد به هرکتابی که در دلش رنج و غم و خشم زیادی نهفته است. ژان تولی از معدود نویسندگانیست که کتابهایش را بدون هیچ زحمتی میخوانم و همیشه از ایدههایی که در ذهن این نویسنده جرقه میزند و دست به قلم میشود، لذت میبرم. من احساس میکنم ژان تولی به خوبی قسمت ناراحتکننده و تلخ این جهان را میبیند و بازگو میکند و مانعی نمیبیند که اوقات مخاطبش را تلخ کند، چون به هرحال زندگی همین است! داستان آدمخواران یا Eat him if you like داستان واقعی سرگذشت آلن دومونی، جوان متعلق به قرن نوزدهم فرانسه است که در روستایی در جنوب غربی فرانسه زیست میکرد و از خردهمالکان آنجا بود. طبق روایتها مردی بوده که به همه کمک میکرده و با وجود ثروتمند بودن تصمیم میگیره قرعهی خوب یک انسان فقیر رو نخره و با قرعهای که به نام خودش افتاده به جنگ در مقابل پروسیها برود. گاهی اوقات فکر میکنم اگر آلن پایش به جنگ میرسید و در آنجا میمرد چقدر خوشحالتر بود! حالا شاید از خودتان بپرسید پس اگر در جنگ نکرد و داستان، داستان جنگ نیست پس چگونه مرده؟ که بدین صورت من شمارا به خواندن این کتاب در یک نشست دعوت میکنم. فقط هشدار میدهم که خواندن این کتاب چیزی را در درون آدم به حرکت وامیدارد و بسیار میرنجاند. شاید در بین پاراگرافها نیاز به تنفس داشته باشید تا بروید آبی بخورید یا هوایی استشمام کنید و بعد دوباره ادامه دهید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.