یادداشت زهرا سادات ثابتی

                رمان‌های زیادی نوشته شده‌اند که راوی و شخصیت اصلی آن‌ها یک نوجوان است اما این موجب نمی‌شود آن اثر را رمانی مختص نوجوان‌ها بدانیم. چه بسا بزرگسالان از خواندن چنین رمان‌هایی بیشتر حظ ببرند چرا که با نگاه تازه و جسور نوجوانانه‌ای روبه‌رو می‌شوند که جهان اطراف را طور دیگری نشان‌شان می‌دهد. 

نگاهی که هنوز زودباوریِ معصومانه‌ی دوران کودکی را در خود دارد، اهل کنجکاوی کردن و سرک کشیدن به پدیده‌ها است اما در عین حال به خودش و حادثه‌ها سخت نمی‌گیرد، بی‌نگرانی و دل‌واپسی به معنای واقعی کلمه‌‌ که سرمشق عرفاست، دم را غنیمت می‌شمارند و در لحظه زندگی می‌کنند. 

این فضا و پس‌زمینه در رمان  «عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی» نیز وجود دارد با این تفاوت که نوجوان در این رمان مثل تمام نوجوان‌هایی که جنگ یک‌باره و به‌ناچار بزرگ‌شان می‌کند، در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که مثل آدم‌بزرگ‌ها باید تصمیم بگیرد اما تا جایی که می‌تواند مقاومت می‌کند. 

بهترین صحنه‌اش، آن‌جا که سارا؛ راوی رمان، باید میان نجات پیانوش که از جان برایش عزیزتر است و نجات جان آدم‌ها از زیر بمب و موشک، دست به انتخاب بزند. او حتی در یک لحظه بی آن که خود متوجه باشد، پیانوش را به مادرش ترجیح می‌دهد؛ این دقیقا همان لحظه‌‌‌ی ناخودآگاه گذر از عقل معصوم نوجوانی به عقل معاش و حساب‌گر بزرگ‌سالی است. همان لحظه‌ای که در زندگی تک‌تک آدم‌ها به شکلی پیش آمده و بی آن که خود متوجه باشند، با تجربه‌ی احساس خوشِ خودخواهی از مرز نوجوانی عبور کرده‌اند و قدم به دنیای بزرگ‌سالی گذاشته‌اند.

«عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی» از آن دست رمان‌هایی است که باید نوجوان شد و خواند که اگر با نگاه پخته‌ی آدم‌بزرگ‌ها خوانده بشود، پیرنگ رمان پر از سوال‌های بدون جواب و اتفاق‌های بدون علت به نظر می‌آید. 
اما به گمان من این رمان یک منظومه‌ی خیلی کوچک از ستاره‌های رنگارنگی است که هر کدام نور متفاوتی را در ذهن روشن می‌کنند مثل این که برای رها شدن از تکرار و ملال، باید همه چیز را وارونه دید و شک کرد و بدون ترس جلو رفت تا اتفاق‌ها و سپس نگاه‌های تازه در زندگی رقم بخورد.

حتی شده گاهی مثل «یونس» کلمه‌ها را مثلا اسم‌‌مان را از آخر به اول بخوانیم شاید مسخره به نظر برسد اما این کار کمک‌مان می‌کند که هشیار شویم و از نو به خودمان و اطراف‌مان نگاه کنیم. 

که فراموش نکنیم هر‌‌ چیز از رنج گرفته تا خوشی، از چیزهای  عجیب و غریب و به ظاهر بیهوده و ‌نامربوط، معنایی در خود نهفته دارد. این ماییم که باید برای‌ آن‌ها معناتراشی کنیم تا به آرامشِ هدف‌مند بودن و پایان خوش برسیم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.