یادداشت زینب سادات رضازاده

        وارد کتاب فروشی نزدیک منزل میشوم  و میبینم آه این کتاب را آورده است. سریع برمی‌داریم و شروع میکنم به ورق زدن. 
اولین چیزی که نظرم را جلب میکند، تصاویر با دیالوگ های خنده دار است. بعد که شروع میکنم به خواندن از طنز جملات خوشم میآید و اینکه بعضی وقت‌ها گریزی به زمان حال و حس و حال نوجوان که کتاب را میخواند زده است. اطلاعات کتاب زیاد هستند و کلی اسم های عربی سخت اما اصلا خسته کننده نیست ، چون همه را یک جور قشنگی به خورد مخاطب میدهد. 
کتاب را خریدم در مترو ادامه آن را خواندم و می‌خندیدم و فکر میکنم همه دلشان از کتاب من میخواست ... کاش میشد به بقیه هم تعارف کرد. 
اگر شش ستاره داشت اینجا ۶ ستاره می‌دادم.