یادداشت زهرا میکائیلی

                خب درباره‌ی این کتاب واقعا نمی‌دانم چطور نظر بدهم. رمان بامزه‌ای است، پر از تخیلات و شیطنت‌های یک دختر وروجک. اما چند نکته داشت که باعث می‌شود نتوانم پیشنهادش بدهم:

اول اینکه والدین دری اصلا مهربان، همدل یا شنوا نیستند‌. هیچ تلاشی برای هم‌صحبتی با فرزندشان یا درک او نمی‌کنند.
بیشتر شبیه خواهر و برادر بزرگتر دُری رفتار می‌کنند تا والدینش.
 
مسئله بعدی عدم رعایت حریم‌ها است. مثلا بعد از جایی که دُری درباره‌ی هیولاهای خانه حرف می‌زند، خواهر روی دست‌شویی فرنگی نشسته و او به خواهرش درباره‌ی هیولای دست‌شویی هشدار می‌دهد.

دُری خیلی تلاش می‌کند توجه خواهر و برادرش را _که به نظر چندان هم بزرگتر نیستند_ جلب کند. اینکه آن‌ها او را بازی نمی‌دهند چیز عجیبی نیست، اینکه مادر یا پدر حتی یکبار هم تلاش نمی‌کنند آن دو را راضی کنند که دُری را بازی دهند و حتی هم‌نوا با آن دو دُری را دعوا می‌کنند، عجیب است.

به نظرم کودک در این کتاب بیشتر احساس نا امنی می‌کند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.