یادداشت فائزه حیدری

                تنگسیر،  داستان محمد یک آدم مثل بقیه که فقط دلش تاب زور و ظلم را نداشت و این شد داستان پرکشش ولی تلخ و سخت تنگسیر. فضای داستان، فضای پرستم جنوب ایران، بوشهر را روایت می‌کند، محمد مبتلا به درد غریبی نمی‌شود، محمد یک اتفاق معمول اطرافش برایش رخ می‌دهد، فقط پاسخ او به این اتفاق است که نسبت به بقیه متفاوت است. یکی از دوست داشتنی های کتاب تنگسیر، لهجه دشتستانی محمد و اطرافیانش بود که واقعا احساسات و فضای ذهنی نویسنده را خیلی راحت در ذهن من تداعی می‌کرد. نکته يگری که خیلی برایم جالب بود شخصیت زنده و ملموس شخصیت های کتاب بود که به راحتی می‌شد توی خودت و اطرافیانت پیدایشان کنی. فضای کتاب گاها خشن، تلخ و غم انگیز میشد.
#راستی  اخر کتاب، همه لغت های ناشنا و اصطلاحات نه چندان مرسوم رو اورده، هرچند زیاد نيست ولی گفتم خواستید بخونید نگران این نکته نباشید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.