یادداشت محمدقائم خانی
1402/3/2
. از نخستین نگاه نخستین سحرگاه عالم در نگاه هراسیده هرچه حوا و آدم از میان همه دیدنیها و نادیدنیها آن چه گفتند و دیدند از شادی و غم چشم تو خوشترین رویداد جاهن است لحظه چشمهمچشمی عاشقان است زیر سمهای بزهای کوهی چکمهها، تیشههای پیاپی زیر برف بلند زمستان خسته، یخبسته، بیتکیهگاهم کوهم آری، ولی بیپناهم! شاید تنها باید نشست در سایهی مفرّح دیواری و گریست بسیار راههای غلط رفتند بسیار رهروان بسیار رهبران در دفتر سیاه جهان دیگر امکان مشق نیست!
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.