یادداشت حسن حبیبی

                ای ماهیِ طلاییِ مردابِ خونِ من
          خوش باد مستیَت، که مرا نوش میکنی

قبل از این، از فروغ یکی دو تا شعر اتفاقی خونده بودم که چنگی به دلم نزده بود و همیشه تو ذهنم ازش به عنوان یه شاعر معمولی یاد میکردم.. اما این کتاب نظرمو به کل تغییر داد..

میشکفتم ز عشق و میگفتم
«هر که دلداده شد به دلدارش
«ننشیند به قصد آزارش
«برود چشم من به دنبالش
«برود عشق من نگهدارش»
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.